جدول جو
جدول جو

معنی تخته چوب - جستجوی لغت در جدول جو

تخته چوب
(تَ تِ)
دهی از دهستان پشتکوه در بخش اردل شهرستان شهرکرد است که در سیزده هزارگزی جنوب اردل و سه هزارگزی راه دوپلان قرار دارد. کوهستانی و معتدل است و از جنگل بلوط تشکیل یافته و دارای 370 تن سکنه است. آب آن ازچشمه و محصولش غلات و حبوبات و بادام و گردو و انگوراست. شغل اهالی زراعت است و دارای زیارتگاهی است و راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ تَ / تِ)
که با تخته ساخته شده باشد، چون سقفی یا کف اطاقی: بیشتر سقف اطاقهای گیلان و مازندران را تخته کوب کنند
لغت نامه دهخدا
(کَتَ / تِ)
چوبدستی گنده و ستبر و کوتاه مر درویشان را. (ناظم الاطباء). و رجوع به کلته شود
لغت نامه دهخدا
(خَ رَ / رِیِ)
چوبهایی که بردیف پهلوی هم چیده شده باشند. (از فرهنگ شعوری ج 1 ص 358)
لغت نامه دهخدا
(خَ لَ / لِ)
چوب درازی که بدان کشتی رانند. (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). خله
لغت نامه دهخدا